روزی که همه فهمیدن
روز 93/5/26 بود که رفتم آزمایش دادم فرداش نوبت دکتر داشتم پیش دکتر رحمانی که از قبل تحت نظر اون بودم البته اون دکتر خاله هاتم بود خاله دوقلوهات که خیلی خیلی دوست دارن ومنتظر اومدن تو هستن . فردا ظهر بعد از تعطیلی از کار با بابایی رفتیم جواب آزمایش گرفتیم ورفتیم تهران وقتی رفتیم پیش دکتر خانم دکتر که خیلی مهربون ودوست داشتی بود بعد از دیدن جواب آزمایش به من و بابایی گفت مبارکه جواب آزمایش مثبت شما صاحب یه فرشته کوچولو شدین که الان چهار هفتشه خیلی خیلی خوشحال شدیم با خوشحالی اومدیم هشتگرد شیرینی خریدم رفتیم خونه مامان بزرگ وبابابزرگ که بهشون این خبرو بدیم چون مامان بچه اول خونه بودم اونا خیلی منتظر اومدن تو نوه عزیزشون بودن&nb...
نویسنده :
sara
14:04